در اين وقت، بسياری از سران قوم يهود، با شنيدن سخنان او ايمان آوردند كه او همان مسيح است. عيسی به اين عده فرمود: «اگر همانگونه كه به شما گفتم زندگی كنيد، شاگردان واقعی من خواهيد بود. حقيقت را خواهيد شناخت و حقيقت شما را آزاد خواهد ساخت.»
خدا كسانی را كه به فرزند او ايمان آورند، نجات میدهد و زندگی جاويد نصيبشان میسازد. ولی كسانی كه به او ايمان نياورند و از او اطاعت نكنند، هرگز به حضور خدا راه نخواهند يافت، بلكه گرفتار خشم او خواهند شد.
عيسی گفت: «اين كه میگويم عين حقيقت است: اگر به خدا ايمان داشته باشيد، میتوانيد به اين كوه زيتون بگوييد كه برخيزد و در دريا بيفتد، و فرمان شما را بیچون و چرا اطاعت خواهد كرد. فقط كافی است كه به آنچه میگوييد واقعاً ايمان داشته باشيد و شک به خود راه ندهيد.»
بدهيد تا خدا هم به شما بدهد. هديهای كه میدهيد، به خودتان برخواهد گشت، آن هم با پيمانهای پُر، لبريز، فشرده و تكان داده شده! با هر دستی كه بدهيد با همان دست دريافت خواهيد كرد. اگر با دست پُر بدهيد، با دست پُر دريافت میكنيد و اگر با دست خالی بدهيد، با دست خالی دريافت خواهيد كرد.
او جان خود را در راه گناهان ما فدا كرد تا ما را از آن وضع گناهآلودمان آزاد سازد، و از ما قومی خاص برای خود بوجود آورد، قومی كه دلی پاک داشته، مشتاق خدمت به مردم باشند.
«كلمهٔ خدا» انسان شد و بر روی اين زمين و در بين ما زندگی كرد. او لبريز از محبت و بخشش و راستی بود. ما بزرگی و شكوه او را به چشم خود ديديم، بزرگی و شكوه فرزند بینظير پدر آسمانی ما، خدا.
ديگر خود را فريب ندهيد. اگر طبق معيارهای اين جهان، خود را صاحب هوش و خرد فوقالعادهای میدانيد، بهتر است آن را كاملاً كنار بگذاريد و يک نادان باشيد، كه مبادا غرور بيجا شما را از حكمت واقعی خدا محروم كند.
زيرا آن روحی كه خدا به ما داده است، در ما ترس بوجود نمیآورد، بلكه ما را سرشار از محبت و قدرت میسازد و ما را ياری میدهد تا بتوانيم خود را تحت انضباط قرار دهيم.
چقدر بايد خدا را شكر كنيم، خدايی كه پدر خداوند ما عيسی مسيح است، خدايی كه سرچشمهٔ لطف و مهربانی است و در زحمات، ما را تسلی و قوت قلب میبخشد. بلی، او ما را تسلی میدهد تا ما نيز همين تسلی را به كسانی دهيم كه در زحمتند و به همدردی و تشويق ما نياز دارند.