آیات کتاب مقدس در مورد عید پاک
- فرشته به زنان گفت: «نترسيد! می‌دانم به دنبال عيسای مصلوب می‌گرديد؛ او اينجا نيست! همانطور كه خودش گفته بود، زنده شده است. جلو بياييد و جايی كه جسد او را گذاشته بودند، به چشم خود ببينيد.»
- عيسی اينجا نيست! او زنده شده است! به یاد آوريد سخنانی را كه در جليل به شما گفت كه می‌بايست به دست مردم گناهكار تسليم شده، كشته شود و روز سوم برخيزد!
- سپاس بر خدا باد، بر خدا كه پدر خداوند ما عيسی مسيح است. او به سبب لطف بی‌پايان و عظيم خود، ما را از سر نو مولود ساخت و عضو خانوادهٔ خود گرداند. از این رو، ما اكنون به اميد حيات جاويد زنده‌ايم، زيرا مسيح نيز پس از مرگ، حيات يافت.
- ولی فرشته به ايشان گفت: «نترسيد. مگر به دنبال عيسای ناصری نمی‌گرديد كه روی صليب كشته شد؟ او اينجا نيست. عيسی دوباره زنده شده است! نگاه كنيد، اين هم جايی كه جسدش را گذاشته بودند!»
- سپس، لباس او را درآوردند و شنل ارغوانی رنگی بر دوش او انداختند، و تاجی از خارهای بلند درست كردند و بر سرش گذاشتند، و يک چوب، به نشانهٔ عصای سلطنت، به دست راست او دادند و پيش او تعظيم می‌كردند و با ريشخند می‌گفتند: «درود بر پادشاه يهود!»
- وقتی عيسی چشيد، فرمود: «تمام شد!» و سر خود را پايين انداخت و جان سپرد.
- او بر روی صليب، بار گناهان ما را بر دوش گرفت تا ما بتوانيم از چنگ گناه رهايی يافته، زندگی پاكی داشته باشيم. زخمهای او نيز دوای دردهای ما گرديد.
- و به آنها گفت كه در اورشليم چه سرنوشتی در انتظار اوست؛ او فرمود:
«مرا كه مسيحم خواهند گرفت و نزد رئيس كاهنان و علمای مذهبی خواهند برد و به مرگ محكوم خواهند كرد. آنان نيز مرا به رومی‌ها تحويل خواهند داد. ايشان مرا مسخره كرده، شلاق خواهند زد و به صليب خواهند كشيد. اما من روز سوم زنده خواهم شد.» - مردم از جلو و از پشت سر حركت می‌كردند و فرياد می‌زدند: «خوش آمدی، ای پسر داوود پادشاه! متبارک باد كسی كه به نام خداوند می‌آيد. خدای بزرگ او را متبارک سازد.»
- سپس عيسی با صدايی بلند گفت: «ای پدر، روح خود را به دستهای تو می‌سپارم.» اين را گفت و جان سپرد.
- خداوندا، تمنا می‌كنيم ما را نجات دهی و كامياب سازی!
بركت باد بر آن كسی كه به نام خداوند می‌آيد! ما از خانهٔ خداوند، تو را بركت می‌دهيم. - ای پدر، هر كاری نزد تو امكان‌پذير است. پس اين جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار. در عين حال، خواست تو را می‌خواهم نه ميل خود را.
- اين نوشته را نيز بالای سر او بر صليب نصب كردند: «اين است عيسی، پادشاه يهود.»
- آنگاه آن شاگرد نيز داخل قبر شد و ديد و ايمان آورد كه عيسی زنده شده است! چون تا آنگاه آنها هنوز به اين حقيقت پی نبرده بودند كه كتاب آسمانی می‌فرمايد كه او بايد زنده شود.
- ای قوم من، شادی كنيد و از خوشحالی فرياد برآوريد، چون پادشاهتان نزد شما می‌آيد! او نجات دهنده‌ای پيروزمند است و با فروتنی، سوار بر كرّه الاغی می‌آيد!
- در چنين حالی، عيسی فرمود: «ای پدر، اين مردم را ببخش، زيرا كه نمی‌دانند چه می‌كنند.»
سربازان رومی لباسهای عيسی را به حكم قرعه ميان خود تقسيم كردند.
