ما میدانيم كه خدا چقدر ما را دوست میدارد، زيرا گرمی محبت او را چشيدهايم. ما محبت او را باور میكنيم. خدا محبت است! و هر كه با محبت زندگی میكند، با خدا زندگی میكند و خدا در وجود اوست.
من مثل يک ورزشكار با تمرينهای سخت، بدنم را آماده میكنم، و آنقدر بر آن سخت میگيرم تا آن كاری را انجام دهد كه بايد بكند، نه آنچه را كه میخواهد. اگر چنين نكنم میترسم پس از آنكه ديگران را برای شركت در مسابقه آماده كردم، خودم آماده نباشم و از شركت در مسابقه محروم گردم.
اكنون میتوانيم منتظر نجاتی باشيم كه خدا وعده داده است، و میتوانيم بدون هيچگونه ترديدی به همه بگوييم كه نجات يافتهايم، زيرا خدا به همهٔ وعدههای خود عمل خواهد فرمود.