- از این رو، خاطرجمع هستيم كه هرگاه از خدا چيزی مطابق خواست او بطلبيم، دعای ما را خواهد شنيد.
- ما میدانيم كه خدا چقدر ما را دوست میدارد، زيرا گرمی محبت او را چشيدهايم. ما محبت او را باور میكنيم. خدا محبت است! و هر كه با محبت زندگی میكند، با خدا زندگی میكند و خدا در وجود اوست.
- محبت ما نسبت به خدا، از محبتی ناشی میشود كه او اول نسبت به ما داشت.
- اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماييم، میتوانيم اطمينان داشته باشيم كه او ما را میبخشد و از هر ناراستی پاک میسازد. اين كار خدا كاملاً منصفانه و درست است، زيرا عيسی مسيح برای شستن و پاک كردن گناهان ما، جان خود را فدا كرده است.
- لازم نيست از كسی كه ما را به طور كامل دوست دارد، بترسيم. محبت كامل خدا هرگونه ترس را در ما ريشهكن میسازد. اگر هنوز میترسيم، علتش اينست كه هنوز كاملاً يقين نداريم كه خدا حقيقتاً ما را دوست میدارد.
- زيرا هر فرزند خدا میتواند احكام خدا را بجا آورد و با ايمان و توكل به مسيح، بر گناه و لذات ناپاک دنيا غلبه كند.
- ببينيد خدای پدر چقدر ما را دوست میدارد كه ما را «فرزندان» خود خوانده است، و همينطور نيز هستيم. اما مردم دنيا اين مطلب را درک نمیكنند، زيرا خدا را آن طور كه هست نمیشناسند.
- ای فرزندان من، محبت ما نبايد فقط زبانی باشد، بلكه میبايد در عمل نيز آن را نشان دهيم.
- هر كه ايمان داشته باشد و به زبان بگويد كه عيسی فرزند خداست، خدا در وجود او ساكن است و او نيز در خدا.
- اگر كسی ادعا میكند كه خدا را دوست دارد، اما از همنوع خود متنفر است، دروغ میگويد؛ چون اگر كسی نتواند همنوعی را كه میبيند، دوست داشته باشد، چگونه میتواند خدايی را كه نديده است، دوست بدارد؟