عيسی كه پر از روحالقدس شده بود، با هدايت همان روح، از رود اردن به بيابانهای يهوديه رفت. در آنجا شيطان برای مدت چهل روز او را وسوسه میكرد. در تمام اين مدت، عيسی چيزی نخورد؛ از این رو در پايان، بسيار گرسنه شد.
اگر عطای نبوت داشته باشم، و از رويدادهای آينده آگاه باشم و همه چيز را دربارهٔ هر چيز و هر کس بدانم، اما انسانها را دوست نداشته باشم، چه فايدهای به ايشان خواهم رساند؟ يا اگر چنان ايمانی داشته باشم كه به فرمان من کوهها جابهجا گردند، اما انسانها را دوست نداشته باشم، باز هيچ ارزشی نخواهم داشت.