زيرا میدانيم وقتی اين «خيمه» كه اكنون در آن زندگی میكنيم فرو ريزد، يعنی وقتی بميريم و اين بدنهای خاكی را ترک گوييم، در آسمان خانهها يعنی بدنهايی جاودانی خواهيم داشت كه به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان.
مسيح برای همه مرد تا تمام كسانی كه زندهاند يعنی كسانی كه از او زندگی جاويد يافتهاند، ديگر برای خود و ارضای خواستههای خود زندگی نكنند، بلكه برای خشنودی همان كسی زندگی كنند كه در راه ايشان مرد و دوباره زنده شد.
تمام اين نيكويیها از سوی خدايی است كه به خاطر فداكاری عيسی مسيح، ما را با خود آشتی داده است، و اين مسئوليت را به ما سپرده تا پيغام اين آشتی را به ديگران نيز برسانيم و ايشان را به سوی لطف الهی رهنمون شويم.
من به ايشان زندگی جاويد میبخشم تا هرگز هلاک نشوند. هيچكس نيز نمیتواند ايشان را از دست من بگيرد. چون پدرم ايشان را به من داده است و او از همه قويتر است؛ هيچ انسانی نمیتواند ايشان را از پدرم بگيرد. من و پدرم خدا يک هستيم.