پس، از داشتن آن «خار» خوشحالم؛ از اهانتها، سختیها، جفاها و مشكلات نيز شادم؛ چون میدانم كه همهٔ اينها باعث جلال مسيح میشود. زيرا وقتی ضعيفم، آنگاه توانا هستم؛ هر چه كمتر داشته باشم، بيشتر به خدا متكی خواهم بود.
با شادی با يكديگر همكاری نماييد؛ هيچ كاری را برای خودنمايی نكنيد؛ سعی نكنيد فقط با اشخاص بزرگ و مهم معاشرت كنيد، بلكه در جمع اشخاص عادی نيز خوش باشيد. خود را از ديگران داناتر نشماريد.
آنگاه ايوب برخاسته، از شدت غم لباس خود را پاره كرد. سپس موی سر خود را تراشيد و در حضور خدا به خاک افتاده، گفت: «از شكم مادر برهنه به دنيا آمدم و برهنه هم از اين دنيا خواهم رفت. خداوند داد و خداوند گرفت. نام خداوند متبارک باد.»