و هر روز مرتب در خانهٔ خدا با هم عبادت میكردند، در خانهها برای شام خداوند جمع میشدند، و با خوشحالی و شكرگزاری هر چه داشتند با هم میخوردند، و خدا را سپاس میگفتند. اهالی شهر نيز به ايشان احترام میگذاشتند و خدا هر روز عدهای را نجات میداد و به جمع ايشان میافزود.
ببينيد خدای پدر چقدر ما را دوست میدارد كه ما را «فرزندان» خود خوانده است، و همينطور نيز هستيم. اما مردم دنيا اين مطلب را درک نمیكنند، زيرا خدا را آن طور كه هست نمیشناسند.