آیات کتاب مقدس در مورد نان
- عيسی جواب داد: «من نان حيات هستم. هر كه نزد من آيد، ديگر گرسنه نخواهد شد و كسانی كه به من ايمان آورند، هرگز تشنه نخواهند گرديد.»
- اما عيسی به او فرمود: «نه، من چنين نخواهم كرد، زيرا كتاب آسمانی میفرمايد نان نمیتواند روح انسان را سير كند؛ بلكه فقط كلام خداست كه میتواند نياز درونی او را برآورده سازد.»
- پس برو و نان خود را با لذت بخور و شراب خود را با شادی بنوش و بدان كه اين كار تو مورد قبول خداوند است.
- سپس نان را برداشت و خدا را شكر نمود و آن را پاره كرد و به ايشان داد و گفت: «اين بدن من است كه در راه شما فدا میشود. اين را به ياد من بجا آريد.»
- اما خدا كه برای كشاورز بذر آماده میكند تا بكارد و درو كند و بخورد، به شما نيز بذر فراوان عطا خواهد كرد تا بكاريد، و محصولتان را فزونی خواهد داد تا بتوانيد از آن هر چه بيشتر برای كمک به ديگران استفاده كنيد.
- آن نان زنده كه از آسمان نازل شد، منم. هر كه از اين نان بخورد، تا ابد زنده میماند. اين نان در واقع همان بدن من است كه فدا میكنم تا مردم نجات يابند.
- نان روزانهٔ ما را امروز نيز به ما ارزانی دار.
- و هر روز مرتب در خانهٔ خدا با هم عبادت میكردند، در خانهها برای شام خداوند جمع میشدند، و با خوشحالی و شكرگزاری هر چه داشتند با هم میخوردند، و خدا را سپاس میگفتند. اهالی شهر نيز به ايشان احترام میگذاشتند و خدا هر روز عدهای را نجات میداد و به جمع ايشان میافزود.
- آری، او شما را در سختی و گرسنگی نگه داشت و بعد به شما «مَنّ» را داد تا بخوريد، غذايی كه شما و پدرانتان قبلاً از آن بیاطلاع بوديد. او چنين كرد تا به شما بفهماند كه زندگی فقط به خوراک نيست، بلكه به اطاعت از كلام خداوند.
- عيسی آن پنج نان و دو ماهی را در دست گرفت و به سوی آسمان نگاه كرد و شكر نمود. سپس نانها را تكهتكه كرد و به شاگردانش داد تا در ميان مردم تقسيم كنند. همه خوردند و سير شدند و دوازده سبد نيز از تكههای باقيمانده، اضافه آمد.
- و در تعليمی كه رسولان میدادند و در آئين شام خداوند و دعا، با ساير ايمانداران مرتب شركت میكردند.
- يک روز شنبه، كه روز مقدس يهود است، عيسی و شاگردانش از ميان كشتزارها میگذشتند. در همان حال كه میرفتند، شاگردان خوشههای گندم را میچيدند و دانههايش را میخوردند. برخی از روحانيون يهود به عيسی گفتند: «پيروانت نبايد اين كار را بكنند، چون برخلاف دستورات مذهبی ماست. امروز شنبه و روز استراحت است و نبايد دست به هيچ كاری زد.»
اما عيسی پاسخ داد: «مگر در تورات نخواندهايد كه داوود و يارانش وقتی گرسنه بودند، چه كردند؟ زمانی كه ابياتار، كاهن اعظم بود، ايشان وارد خانهٔ خدا شدند و نان مقدس را خوردند، در حالی که فقط كاهنان اجازه داشتند آن نان را بخورند. آيا آن كار برخلاف دستورات مذهبی نبود؟» سپس افزود: «روز شنبه برای استراحت انسان بوجود آمد، نه انسان برای روز شنبه. من صاحب اختيار روز شنبه هستم و اختيار دارم بگويم مردم در روزهای شنبه چه بايد بكنند و چه نبايد بكنند.» - موسی چهل شبانه روز بالای كوه در حضور خداوند بود. در آن مدت نه چيزی خورد و نه چيزی آشاميد. در آن روزها بود كه خداوند ده فرمان را روی دو لوح سنگی نوشت.
- وقتی شام میخوردند، عيسی يک تكه نان برداشت و شكر نمود؛ سپس آن را تكهتكه كرد و به شاگردان داد و فرمود: «بگيريد بخوريد، اين بدن من است.»