آیات کتاب مقدس در مورد فرشته
- مگر نمیدانی كه من میتوانم از پدرم درخواست كنم تا در يک لحظه، هزاران فرشته به كمک ما بفرستد؟
- محبت برادرانه را در ميان خود ادامه دهيد. فراموش نكنيد كه با غريبهها مهربان باشيد و از ايشان پذيرايی كنيد، زيرا بعضی با اين كار، بیآنكه خودشان متوجه باشند، از فرشتهها پذيرايی كردهاند.
- زيرا صدای فرمان الهی و آوای تكان دهندهٔ رئيس فرشتگان و نوای شيپور خدا شنيده خواهد شد و ناگاه خود خداوند از آسمان به زمين خواهد آمد. آنگاه پيش از همه، مسيحيانی كه مردهاند زنده خواهند شد تا خداوند را ملاقات كنند. سپس، ما كه هنوز زندهايم و روی زمين باقی هستيم، همراه ايشان در ابرها ربوده خواهيم شد تا همگی، خداوند را در هوا ملاقات كنيم و تا ابد با او باشيم.
- اما فرشته به ايشان اطمينان خاطر داد و گفت: «نترسيد! من حامل مژدهای برای شما هستم، مژدهای مسرتبخش برای همهٔ مردم!»
- زيرا من يقين میدانم كه هيچ چيز نمیتواند محبت مسيح را از ما باز دارد. نه مرگ، نه زندگی، نه فرشتگان و نه قدرتهای جهنم، هيچيک قدرت چنين كاری را ندارند. حوادث امروز و نگرانيهای فردا نيز قادر نيستند خللی در اين محبت وارد كنند. در اوج آسمان و در عمق اقيانوسها، هيچ موجودی نمیتواند ما را از محبت خدا كه در مرگ فداكارانهٔ خداوند ما عيسی مسيح آشكار شده، محروم سازد.
- اگر عطای سخن گفتن به زبانهای مردم و فرشتگان را داشته باشم، زبانهايی كه هيچگاه نياموختهام، اما در وجود خود نسبت به انسانها محبت نداشته باشم، همچون طبلی توخالی و سنجی پر سر و صدا خواهم بود.
- فرشته به زنان گفت: «نترسيد! میدانم به دنبال عيسای مصلوب میگرديد؛ او اينجا نيست! همانطور كه خودش گفته بود، زنده شده است. جلو بياييد و جايی كه جسد او را گذاشته بودند، به چشم خود ببينيد.»
- به همينسان، فرشتگان خدا شادی میكنند از اينكه يک گناهكار توبه كند و به سوی خدا بازگردد.
- خدا را در آسمانها جلال باد و بر زمين، در ميان مردمی كه خدا را خشنود میسازند، آرامش و صفا برقرار باد!
- هر كه پيروز شود، لباس سفيد بر تن خواهد نمود. من نيز نام او را از دفتر حيات پاک نخواهم كرد، بلكه در حضور پدرم خدا و فرشتگانش اعلام خواهم نمود كه او از آن من است.
- فرشته به او گفت: «ای مريم، نترس! زيرا خدا بر تو نظر لطف انداخته است! تو بزودی باردار شده، پسری به دنیا خواهی آورد و نامش را عيسی خواهی نهاد.»
- ايشان هنوز به آسمان خيره بودند كه ناگهان متوجه شدند دو مرد سفيدپوش در ميانشان ايستادهاند. ايشان گفتند: «ای مردان جليلی، چرا اينجا ايستادهايد و به آسمان خيره شدهايد؟ عيسی به آسمان رفت و همانگونه كه رفت، يک روز نيز باز خواهد گشت.»
- او غرق در اين گونه افكار بود كه بخواب رفت. در خواب فرشتهای را ديد كه به او گفت: «يوسف، پسر داوود، از ازدواج با مريم نگران نباش. كودكی كه در رَحِم اوست، از روحالقدس است.»
- واقعاً كه خداپسندانه زندگی كردن، كار آسانی نيست. اما به كمک مسيح اين امر امكانپذير است، زيرا او مانند يک انسان به دنيا آمد، و ثابت كرد كه روحی پاک و بیگناه دارد؛ فرشتگان او را خدمت كردند؛ و مژدهٔ آمدن او در ميان قومها اعلام شد؛ مردم همه جا به او ايمان آوردند؛ و او بار ديگر به جلال و شكوه خود در آسمان بازگشت.