رسمها و راههای آنها چقدر پوچ و احمقانه است؛ درختی از جنگل میبرند و نجار با ابزارش از آن بتی میسازد، سپس با طلا و نقره زينتش میدهند و با ميخ و چكش آن را در محل استقرارش محكم میكنند تا نيفتد. درست مانند مترسكی در جاليز است كه نه حرف میزند و نه راه میرود، بلكه كسی بايد آن را بردارد و جابهجا نمايد، پس شما از چنين بتی نترسيد! چون نه میتواند صدمهای بزند و نه كمكی بكند.
حال، ببينيم ايمان چيست. ايمان يعنی اطمينان داشتن به اينكه آنچه اميد داريم، واقع خواهد شد؛ ايمان يعنی يقين داشتن به آنچه اعتقاد داريم، هر چند قادر به ديدنش نمیباشيم.