عيسی جواب داد: «مگر شما كتاب آسمانی را نمیخوانيد؟ در كتاب آسمانی نوشته شده است كه در آغاز خلقت، پروردگار مرد و زن را آفريد و دستور داد مرد از پدر و مادر خود جدا شود و برای هميشه به زن خود بپيوندد و با او يكی شود، به طوری كه آن دو نفر ديگر دو تن نيستند بلكه يک تن. هيچ انسانی حق ندارد آن دو را كه خدا به هم پيوسته است، جدا كند.»
به ازدواج خود و به عهد و پيمانی كه بستهايد وفادار باشيد، و پيوند زناشويیتان را از آلودگی دور نگاه داريد، زيرا خدا افراد فاسد و زناكار را حتماً مجازات خواهد كرد.
و اما شما ای شوهران، همسران خود را همانطور دوست بداريد كه مسيح كليسای خود را دوست داشت. او حاضر شد جانش را فدای كليسا كند، تا آن را مقدس و پاک سازد و با غسل تعميد و كلام خدا آن را شستشو دهد.
مردی را كه تازه ازدواج كرده است نبايد به سربازی احضار نمود و يا مسئوليتهای بخصوص ديگری به وی محول كرد، بلكه مدت يک سال در خانهٔ خود آزاد بماند و با زنش خوش باشد.
و از آن دنده، زنی سرشت و او را پيش آدم آورد. آدم گفت: «اين است استخوانی از استخوانهايم و گوشتی از گوشتم. نام او ”نسا“ باشد، چون از انسان گرفته شد.» به اين سبب است كه مرد از پدر و مادر خود جدا میشود و به همسر خود میپيوندد، و از آن پس، آن دو يكی میشوند.
ای زنان، همچنانكه از مسيح اطاعت میكنيد، از شوهرتان نيز اطاعت نماييد. زيرا شوهر سرپرست زن است، همانطور كه مسيح سرپرست كليساست. به همين علت بود كه او جانش را فدا كرد و نجات دهندهٔ كليسا گرديد.
زن و مرد بايد وظايف زناشويی خود را نسبت به يكديگر انجام دهند. دختری كه ازدواج میكند، ديگر اختيار كامل بدن خود را ندارد، بلكه شوهرش نيز بر آن حقی دارد. همچنين شوهر بر بدن خود اختيار كامل ندارد، زيرا همسرش نيز بر آن حقی دارد.
و شما ای شوهران، رفتارتان با همسرانتان بايد با ملاحظه و توأم با احترام باشد، چون ايشان ظريفتر از شما هستند. در ضمن، فراموش نكنيد كه ايشان شريک زندگی روحانی و بركات الهی شما میباشند. بنابراين، اگر با ايشان آن گونه كه شايسته است، رفتار نكنيد، دعاهايتان مستجاب نخواهد شد.
در مورد يكی بودن زن و شوهر، كتاب آسمانی میفرمايد: «مرد پس از ازدواج، بايد از پدر و مادر خود جدا شود تا بتواند به طور كامل به همسر خويش بپيوندد، و آن دو از آن پس، يكی خواهند بود.»
شوهر نيز بايد به همين شكل با زنش رفتار كند و او را همچون قسمتی از وجود خود دوست بدارد. زن و شوهر در واقع يكی هستند. پس وقتی شوهری همسرش را محبت میكند، در اصل به خويشتن لطف و محبت كرده است.
بنابراين، شما زوجها از رابطهٔ زناشويی با يكديگر پرهيز نكنيد، مگر برای مدتی محدود و با توافق طرفين، تا بتوانيد به طور كامل خود را وقف روزه و عبادت نماييد. اما بعد از اين مدت، روابط عادی زناشويی را از سر گيريد، تا مبادا شيطان شما را به علت عدم تسلط بر نفس، در وسوسه اندازد.
اورشليم میگويد: «خداوند خوشی عظيمی به من داده و مرا شاد ساخته است! او لباس نجات و ردای عدالت را به من پوشانده است! من مانند دامادی هستم كه بر سرش تاج نهادهاند و همچون عروسی هستم كه با زيورآلات، خود را آراسته است.»
ولی قطعاً خواست خدا چنين نيست. چون خدا از همان ابتدا، مرد و زن را برای پيوند هميشگی آفريد. به همين دليل، مرد بايد از پدر و مادر خود جدا شود، و به همسرش بپيوندد، به طوری كه از آن پس دو تن نباشند بلكه يک تن باشند. و هیچکس حق ندارد اين اتحاد را بر هم زند و ايشان را از يكديگر جدا سازد. چون خدا آن دو را با هم يكی ساخته است.