زيرا صدای فرمان الهی و آوای تكان دهندهٔ رئيس فرشتگان و نوای شيپور خدا شنيده خواهد شد و ناگاه خود خداوند از آسمان به زمين خواهد آمد. آنگاه پيش از همه، مسيحيانی كه مردهاند زنده خواهند شد تا خداوند را ملاقات كنند. سپس، ما كه هنوز زندهايم و روی زمين باقی هستيم، همراه ايشان در ابرها ربوده خواهيم شد تا همگی، خداوند را در هوا ملاقات كنيم و تا ابد با او باشيم.
نزد پدر من خدا، مکان بسيار است. من میروم تا آن مکان را برای شما آماده كنم. وقتی همه چيز آماده شد، باز خواهم گشت و شما را خواهم برد، تا جايی كه من هستم شما نيز باشيد.
ثروت خود را بر روی اين زمين نيندوزيد زيرا ممكن است بيد يا زنگ به آن آسيب رساند و يا دزد آن را بربايد. ثروتتان را در آسمان بيندوزيد، در جايی كه از بيد و زنگ و دزد خبری نيست.
بدانيد كه جنگ ما با انسانها نيست، انسانهايی كه گوشت و خون دارند؛ بلكه ما با موجودات نامرئی میجنگيم كه بر دنيای نامرئی حكومت میكنند، يعنی بر موجودات شيطانی و فرمانروايان شرور تاريكی. بلی، جنگ ما با اينهاست، با لشكرهايی از ارواح شرور كه در دنيای ارواح زندگی میكنند.
زيرا میدانيم وقتی اين «خيمه» كه اكنون در آن زندگی میكنيم فرو ريزد، يعنی وقتی بميريم و اين بدنهای خاكی را ترک گوييم، در آسمان خانهها يعنی بدنهايی جاودانی خواهيم داشت كه به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان.
آنگاه عيسی ايشان را با خود تا نزديكی «بيتعنيا» برد. در آنجا دستهای خود را به سوی آسمان بلند كرد و ايشان را بركت داد، و در همان حال از روی زمين جدا شد و به سوی آسمان بالا رفت.
بلی عزيزان، ما اكنون حقيقتاً فرزندان خدا هستيم. گرچه هنوز نمیدانيم در آينده چگونه خواهيم بود، اما اين را به يقين میدانيم كه وقتی مسيح بازگردد، مانند او خواهيم شد، چون او را همانگونه كه هست خواهيم ديد. هر كه به اين حقيقت ايمان دارد، میكوشد تا پاک بماند، زيرا كه مسيح نيز پاک است.
اما روحش به دنيای مردگان رفت. در آنجا، در همان حالی كه عذاب میكشيد، به بالا نگاه كرد و از دور ابراهيم را ديد كه ايلعازر در كنارش ايستاده است. پس فرياد زد: ای پدرم ابراهيم، بر من رحم كن و ايلعازر را به اينجا بفرست تا فقط انگشتش را در آب فرو ببرد و زبانم را خنک سازد، چون در ميان اين شعلهها عذاب میكشم!
ايشان هنوز به آسمان خيره بودند كه ناگهان متوجه شدند دو مرد سفيدپوش در ميانشان ايستادهاند. ايشان گفتند: «ای مردان جليلی، چرا اينجا ايستادهايد و به آسمان خيره شدهايد؟ عيسی به آسمان رفت و همانگونه كه رفت، يک روز نيز باز خواهد گشت.»
در دعا، جديت و پشتكار را فراموش نكنيد. هميشه در حال دعا و راز و نياز با خدا باشيد. منتظر جواب دعاهايتان بمانيد و فراموش نكنيد كه وقتی دعايتان مستجاب شد، از خدا تشكر كنيد.