- ولی ما گناه كرده و مرتكب شرارت شدهايم، ما سركش و خطاكاريم و از دستورات تو سرپيچی نمودهايم.
- به اين دنيای گناهآلود و به آنچه به آن تعلق دارد، دل نبنديد. كسی كه به اين چيزها دل ببندد، در واقع نشان میدهد كه به خدا دلبستگی ندارد.
- كلام تو را در دل خود حفظ میكنم و به خاطر میسپارم تا مبادا نسبت به تو گناه ورزم!
- پس گناه ديگر ارباب شما نباشد، زيرا اكنون ديگر در قيد شريعت نيستيد تا گناه شما را اسير خود سازد بلكه به فيض و لطف خدا از قيد آن آزاد شدهايد.
- درستكاری مايه سرافرازی يک قوم است و گناه مايه رسوايی آن.
- در واقع، هر جا كه حسادت و جاهطلبی وجود دارد، هرج و مرج و هرگونه شرارت ديگر نيز بچشم میخورد.
- اما وقتی در حضور تو به گناه خود اعتراف میكنم و جرمم را نمیپوشانم و به خود میگويم: «بايد گناه خود را نزد خداوند اقرار كنم»، تو نيز گناه مرا میآمرزی.
- من آمدهام تا گناهكاران را به توبه دعوت كنم، نه آنانی را كه خود را عادل و مقدس میپندارند!
- برای گناهان ما بود كه او مجروح شد و برای شرارت ما بود كه او را زدند. او تنبيه شد تا ما سلامتی كامل داشته باشيم. از زخمهای او ما شفا يافتيم.
- اما اگر شخص شروری از تمام بديها و گناهان خود دست بكشد و مطيع احكام و قوانين من گردد و راستی و انصاف را پيشهٔ خود سازد، به يقين زنده مانده، نخواهد مرد.
- خود را بشوييد و طاهر شويد! گناهانی را كه در حضور من مرتكب شدهايد از خود دور كنيد.
- خدا برای نيكان قلعهای محافظ است، اما او بدان را هلاک خواهد كرد.
- اينست پيغامی كه خدا به ما داده است تا به شما اعلام نماييم: خدا نور است و ذرهای تاريكی در او وجود ندارد.
- اجازه ندهيد هيچ عضوی از بدن شما وسيلهای باشد برای گناه كردن، بلكه خود را كاملاً به خدا بسپاريد و سراسر وجود خود را به او تقديم كنيد؛ زيرا شما از مرگ به زندگی بازگشتهايد و بايد وسيلهای مفيد در دست خداوند باشيد تا هدفهای نيكوی او را تحقق بخشيد.
- احكام خدا را نگه دار تا زنده بمانی، زيرا هر كه آنها را خوار بشمارد خواهد مرد.
- همانگونه كه مسيح متحمل رنج و زحمت گرديد، شما نيز خود را برای زحمات و رنجها آماده سازيد. زيرا هرگاه بدن انسان متحمل درد و رنج شود، ديگر گناه نمیتواند بر آن قدرتی داشته باشد.
- آنگاه چشمانِ هر دو باز شد و از برهنگی خود آگاه شدند؛ پس با برگهای درختِ انجير پوششی برای خود درست كردند.
- پيغام ما اينست كه خدا در مسيح بود و مردم را به آشتی با خود فرا میخواند تا گناهانشان را ببخشايد و آثار آن را پاک نمايد.
- گناهانت را محو كردهام؛ آنها مانند شبنم صبحگاهی، به هنگام ظهر ناپديد شدهاند! بازگرد، زيرا بهای آزادی تو را پرداختهام.
- اينست محبت واقعی! ما او را محبت نكرديم، بلكه او ما را محبت كرد و يگانه فرزندش را فرستاد تا كفارهٔ گناهان ما شود.
- گناهم وقتی آن را اعتراف نمیكنم، وجود مرا مثل خوره میخورد و تمام شب غصه و گريه امانم نمیدهد!
- در حسرت چيزی به سر میبريد كه نداريد؛ پس دستتان را به خون آلوده میكنيد تا آن را به چنگ آوريد. در آرزوهای چيزهايی هستيد كه متعلق به ديگران است، و شما نمیتوانيد داشته باشيد؛ پس به جنگ و دعوا میپردازيد تا از چنگشان بيرون بكشيد. علت اينكه آنچه میخواهيد نداريد، اينست كه آن را از خدا درخواست نمیكنيد.
- پس حال كه در اين ميدان مسابقه، چنين گروه انبوهی از ايمانداران را داريم كه برای تماشای ما گرد آمدهاند، بياييد هر آنچه را كه سبب كُندی يا عقب افتادن ما در اين مسابقه میشود، از خود دور كنيم، و با صبر و شكيبايی در اين ميدان به سوی هدف بدويم.
- به اندازهای كه مشرق از مغرب دور است به همان اندازه خداوند گناهان ما را از ما دور كرده است!
- پدر آسمانی، شما را به شرطی خواهد بخشيد كه شما نيز آنانی را كه به شما بدی كردهاند، ببخشيد.