- بنابراين، چون به عيسی مسيح تعلق داريم، هيچ محكوميت و مجازاتی در انتظار ما نيست. زيرا قدرت حياتبخش روحالقدس كه به لطف مسيح به ما عطا شده، ما را از سلطهٔ گناه و مرگ آزاد كرده است.
- آنانی كه عنان زندگی خود را به دست طبيعت كهنهشان میدهند، چيزی جز ارضای شهوات خود نمیجويند. اما آنانی كه تابع روح خدا هستند، اعمالی را بجا میآورند كه خدا را خشنود میسازد.
- اگر از روح خدا پيروی كنيم، حيات و آرامش نصيبمان میگردد؛ اما اگر از طبيعت كهنه خود پيروی كنيم، چيزی جز مرگ و هلاكت به دست نخواهيم آورد.
- از اين رو، آنانی كه عنان زندگیشان در دست طبيعت كهنهٔ گناهآلودشان است و هنوز در پی خواهشهای ناپاک سابق خود هستند، نمیتوانند خدا را راضی كنند.
- و اگر روح خدايی كه عيسی مسيح را پس از مرگ زنده كرد، در وجود شما باشد، همان خدا بدنهای فانی شما را نيز پس از مرگ بوسيلهٔ همين روح كه در وجود شماست، زنده خواهد كرد.
- زيرا تمام كسانی كه از روح خدا پيروی میكنند، فرزندان خدا هستند.
- پس همچون بردهها، رفتارمان آميخته با ترس و لرز نباشد، بلكه مانند فرزندان خدا رفتار نماييم، فرزندانی كه به عضويت خانوادهٔ خدا پذيرفته شدهاند و خدا را پدر خود میخوانند.
- زيرا روح خدا در عمق وجود ما، به ما میگويد كه ما فرزندان خدا هستيم.
- با وجود اين، سختیهايی كه در زمان حاضر متحمل میشويم، در مقابل جلال و شكوهی كه در آينده خدا نصيبمان خواهد ساخت، هيچ است.
- تمام آفرينش نيز بیصبرانه منتظر روزی است كه خدا فرزندان خود را پس از مرگ زنده كند.
- پس وقتی برای چيزی كه هنوز رخ نداده، به خدا اميدواريم، بايد با صبر و حوصله منتظر آن بمانيم.
- به اين وسيله، يعنی بوسيلهٔ ايمان ما، روح خدا ما را در مشكلات زندگی و در دعاهايمان ياری میدهد، زيرا ما حتی نمیدانيم چگونه و برای چه بايد دعا كنيم. اما روح خدا با چنان احساس عميقی از جانب ما دعا میكند كه با كلمات قابل توصيف نيست.
- و خدا كه از دل ما باخبر است، میداند كه روحالقدس چه میگويد، زيرا آنچه كه او به جای ما دعا میكند، طبق خواست خداست.
- و ما میدانيم كه خدا همه چيزها را برای خيريت كسانی به کار میبرد كه او را دوست دارند و فرا خوانده شدهاند تا خواست او را انجام دهند.
- پس در مقابل تمام اين چيزهای عالی، چه بگوييم؟ اگر خدا با ماست، چه كسی میتواند بر ضد ما باشد؟
- در جايی كه خدا حتی فرزند خود را از ما دريغ نكرد بلكه او را فرستاد تا در راه همهٔ ما قربانی شود، آيا همه چيزها را به ما نخواهد بخشيد؟
- بنابراين، چه اتفاقی ممكن است سبب شود كه مسيح ديگر ما را محبت نكند؟ زمانی كه ناراحتی و مصيبتی پيش میآيد، و يا سختی و جفايی روی میدهد، آيا علت آن اينست كه مسيح ديگر ما را دوست ندارد؟ و يا زمانی كه در گرسنگی و تنگدستی هستيم و يا با خطر و مرگ روبرو میشويم، آيا اينها نشان دهندهٔ اينست كه خدا ما را ترک گفته است؟
- اما با وجود تمام اينها، پيروزی كامل و قطعی همواره از آن ماست! چگونه؟ به ياری عيسی مسيح كه آنقدر ما را محبت كرد كه جانش را در راه ما فدا ساخت!
- زيرا من يقين میدانم كه هيچ چيز نمیتواند محبت مسيح را از ما باز دارد. نه مرگ، نه زندگی، نه فرشتگان و نه قدرتهای جهنم، هيچيک قدرت چنين كاری را ندارند. حوادث امروز و نگرانيهای فردا نيز قادر نيستند خللی در اين محبت وارد كنند. در اوج آسمان و در عمق اقيانوسها، هيچ موجودی نمیتواند ما را از محبت خدا كه در مرگ فداكارانهٔ خداوند ما عيسی مسيح آشكار شده، محروم سازد.