- ما محبت واقعی را از مسيح آموخته‌ايم، زيرا او جان خود را در راه ما فدا كرد، تا ما نيز حاضر باشيم جان خود را در راه برادران خود فدا كنيم.
- اما خدا چه شهادتی داده است؟ شهادت خدا اينست كه او به ما حيات جاويد عطا كرده، و اين حيات در فرزند او عيسی مسيح است.
- اما ما می‌دانيم كه فقط يک خدا وجود دارد، يعنی پدر آسمانی ما كه تمام چيزها را آفريده و ما را نيز بوجود آورده تا از آن او باشيم. همچنين می‌دانيم كه فقط يک سرور و خداوند وجود دارد، يعنی عيسی مسيح، كه همه چيز بوسيلهٔ او آفريده شده و حيات ما از اوست.
- عيسی به او فرمود: «بعد از اينكه مرا ديدی، ايمان آوردی. ولی خوشا به حال كسانی كه نديده به من ايمان می‌آورند.»
- بله، من تاک هستم، شما نيز شاخه‌های من. هر كه در من بماند و من نيز در او، ميوهٔ فراوان می‌دهد، چون جدا از من هيچ كاری از شما ساخته نيست.
- من نيز كه مسيح هستم، نيامده‌ام تا كسی به من خدمت كند، بلكه آمده‌ام تا به ديگران كمک كنم و جانم را در راه آزادی ديگران فدا سازم.
- سپس به ايشان گفت: «حال بايد به سراسر دنيا برويد و پيغام انجيل را به مردم برسانيد.»
- يكديگر را به گرمی به جمع خود بپذيريد، همانطور كه مسيح نيز شما را به گرمی پذيرفته است. آنگاه بزرگی خدا بر مردم آشكار خواهد شد و ايشان نيز خدا را ستايش خواهند كرد.
- در طوفانهای زندگی، شما را يتيم و بی‌سرپرست نخواهم گذاشت و به كمک شما خواهم آمد.
- خدا برای نجات شما بهايی پرداخت، تا شما را از قيد روش پوچ و باطل زندگی كه از اجداد خود به ارث برده بوديد، آزاد سازد؛ بهايی كه خدا برای آزادی از اين اسارت پرداخت، طلا و نقره نبود، بلكه خون گرانبهای مسيح بود كه همچون بره‌ای بی‌گناه و بی‌عيب قربانی شد.
- فقط كسی می‌تواند بر دنيای گناه‌آلود غلبه يابد كه ايمان دارد عيسی به راستی فرزند خداست.
- چون بنا به گفتهٔ كتاب آسمانی، عيسی مسيح همان سنگی است كه شما معمارها دور انداختيد، ولی سنگ اصلی ساختمان شد.
- اگر از كلام من اطاعت نماييد، در محبت من خواهيد ماند، درست همانگونه كه من از احكام پدرم اطاعت می‌نمايم و در محبت او می‌مانم.
- ای پسرم، تيموتائوس، خود را با آن قدرتی كه عيسی مسيح می‌بخشد، تقويت نما.
- شما مرا استاد و خداوند می‌خوانيد، و درست می‌گوييد چون همينطور نيز هست.
- من آمده‌ام تا گناهكاران را به توبه دعوت كنم، نه آنانی را كه خود را عادل و مقدس می‌پندارند!
- هنوز سخن پطرس تمام نشده بود كه ابری درخشان بر ايشان سايه افكند و ندايی از آن در رسيد كه: «اينست فرزند عزيز من كه از او كاملاً خشنودم. از او اطاعت كنيد.»
- من تو را به ايشان شناساندم و باز هم خواهم شناسانيد تا آن محبت بی‌پايانی كه تو نسبت به من داری در ايشان بوجود آيد و من نيز در ايشان باشم.
- گمان مبريد كه آمده‌ام صلح و آرامش را بر زمين برقرار سازم. نه، من آمده‌ام تا شمشير را برقرار نمايم.
- اما سر منزل اصلی ما آسمان است، كه نجات دهندهٔ ما، عيسی مسيح خداوند نيز در آنجاست؛ و ما چشم به راه او هستيم تا از آنجا بازگردد.
- و بكوشم تا به خط پايان مسابقه برسم و جايزه را به چنگ آورم، كه برای آن، خدا ما را به سوی آسمان فرا می‌خواند؛ و همهٔ اينها در اثر فداكاری است كه مسيح برای ما انجام داده است.
- اما خدا بر من رحم كرد، تا به اين ترتيب عيسی مسيح بتواند مرا به عنوان نمونه‌ای برای ديگران به کار ببرد و نشان دهد كه حتی نسبت به بدترين گناهكاران صبور است، تا ديگران نيز دريابند كه می‌توانند زندگی جاويد داشته باشند.
- و اگر روح خدايی كه عيسی مسيح را پس از مرگ زنده كرد، در وجود شما باشد، همان خدا بدنهای فانی شما را نيز پس از مرگ بوسيلهٔ همين روح كه در وجود شماست، زنده خواهد كرد.
- پس ملاحظه می‌كنيد كه در آن هنگام كه ما درمانده و ذليل بوديم، درست در زمان مناسب، مسيح آمد و در راه ما گناهكاران جان خود را فدا كرد!
- می‌دانيم كه فرزند خدا آمده و به ما بينش داده تا خدای حقيقی را بشناسيم. و حالا ما در خدا هستيم، زيرا در فرزندش عيسی مسيح قرار گرفته‌ايم كه تنها خدای حقيقی و حيات جاودانی است.
