خوب، اكنون چه بايد كرد؟ آيا بايد به زندگی گذشته و گناهآلود خود ادامه دهيم تا خدا نيز لطف و بخشش بيشتری به ما نشان دهد؟ هرگز! مگر نمیدانيد كه وقتی به مسيح ايمان آورديم و غسل تعميد گرفتيم، جزئی از وجود پاک او شديم و با مرگ او، طبيعت گناهآلود ما نيز مرد؟ پس، حال، كه قدرت گناه در ما نابود شده است، چگونه میتوانيم باز به زندگی گناهآلود سابق خود ادامه دهيم؟
من از آن كسان نيستم كه مرگ مسيح را رويدادی بیمعنی تلقی میكنند. زيرا اگر نجات از راه اجرای شريعت و دستورهای مذهبی حاصل میشد، ديگر ضرورتی نداشت كه مسيح جانش را برای ما فدا كند.
به عنوان پيامآور خدا، از جانب او شما را نصيحت میكنم كه خود را بزرگتر از آنچه كه هستيد به حساب نياوريد، بلكه دربارهٔ خود درست قضاوت كنيد و خود را با آن مقدار ايمانی بسنجيد كه خدا به شما عطا كرده است.
در اين هنگام پطرس پيش آمد و پرسيد: «استاد، برادری را كه به من بدی میكند، تا چند مرتبه بايد ببخشم؟ آيا هفت بار؟» عيسی جواب داد: «نه، هفتاد مرتبه هفت بار!»
«اگر واقعاً پشيمانيد، دلهايتان را چاک بزنيد نه لباسهايتان را.» به سوی خداوند، خدای خود بازگشت نماييد، زيرا او بخشنده و مهربان است. زود به خشم نمیآيد، رحمتش بسيار است و راضی به مجازات شما نمیباشد.
و شما ای شوهران، رفتارتان با همسرانتان بايد با ملاحظه و توأم با احترام باشد، چون ايشان ظريفتر از شما هستند. در ضمن، فراموش نكنيد كه ايشان شريک زندگی روحانی و بركات الهی شما میباشند. بنابراين، اگر با ايشان آن گونه كه شايسته است، رفتار نكنيد، دعاهايتان مستجاب نخواهد شد.
اما آن باجگير گناهكار در فاصلهای دور ايستاد و به هنگام دعا، حتی جرأت نكرد از خجالت سر خود را بلند كند، بلكه با اندوه به سينه خود زده، گفت: خدايا، بر من گناهكار رحم فرما!