پس حال كه در اين ميدان مسابقه، چنين گروه انبوهی از ايمانداران را داريم كه برای تماشای ما گرد آمدهاند، بياييد هر آنچه را كه سبب كُندی يا عقب افتادن ما در اين مسابقه میشود، از خود دور كنيم، و با صبر و شكيبايی در اين ميدان به سوی هدف بدويم.
بنابراين، ما جزئی از وجود مسيح شدهايم. به عبارت ديگر، هنگامی كه مسيح بر روی صليب مرد، در واقع ما نيز با او مرديم؛ و اكنون كه او پس از مرگ زنده شده است، ما نيز در زندگی تازهٔ او شريک هستيم و مانند او پس از مرگ زنده خواهيم شد. آن خواستههای پيشين و ناپاک ما با مسيح بر روی صليب ميخكوب شد. آن قسمت از وجود ما كه خواهان گناه بود، در هم شكسته شد، به طوری كه بدن ما كه قبلاً اسير گناه بود، اكنون ديگر در چنگال گناه نيست و از اسارت و بردگی گناه آزاد است.
او كسی است كه تاوان گناهان ما را داده تا خدا ما را هلاک نسازد؛ او با اين كار، رابطهای دوستانه ميان خدا و ما بوجود آورده است. او نه فقط برای گناهان ما، بلكه برای گناهان تمام مردم جهان فدا شد.
عدهٔ زيادی پاک و طاهر خواهند شد، ولی بدكاران به كارهای بدشان ادامه خواهند داد. از بدكاران هيچكدام چيزی نخواهند فهميد، اما حكيمان همه چيز را درک خواهند كرد.
خدا شخص گناهكار را، هر كه باشد، مجازات خواهد كرد. به عنوان مثال، مردم وحشی و از همه جا بیخبر كه در جنگلها زندگی میكنند اگر مرتكب گناه شوند، خدا مجازاتشان خواهد كرد، چون ايشان با اينكه هيچگاه كتاب آسمانی و احكام نوشته شدهٔ خدا را نخواندهاند، اما در عمق وجدانشان، خوب را از بد تشخيص میدهند.
اگر برادرت در حق تو خطايی ورزد، او را از اشتباهش آگاه ساز. اگر پشيمان شد، او را ببخش. حتی اگر روزی هفت مرتبه به تو بدی كند، و هر بار نزد تو بازگردد و اظهار پشيمانی كند، او را ببخش!
فرزند خدا، منعكس كننده جلال خدا و مظهر دقيق وجود اوست. او با كلام نيرومند خود تمام عالم هستی را اداره میكند. او به اين جهان آمد تا جانش را فدا كند و ما را پاک ساخته، گذشتهٔ گناهآلود ما را محو نمايد؛ پس از آن، در بالاترين مكان افتخار، يعنی به دست راست خدای متعال نشست.
شما نمک جهان هستيد و به آن طعم میبخشيد. اما اگر شما نيز طعم خود را از دست دهيد، وضع جهان چه خواهد شد؟ در اين صورت، شما را همچون نمكی بیمصرف دور انداخته، پايمال خواهند ساخت.
اما الان شما از قدرت گناه آزاد شدهايد و در خدمت خدا هستيد؛ بنابراين، او نيز شما را هر روز پاكتر و شايستهتر میسازد تا سرانجام زندگی جاويد نصيبتان گردد.
در اين هنگام پطرس پيش آمد و پرسيد: «استاد، برادری را كه به من بدی میكند، تا چند مرتبه بايد ببخشم؟ آيا هفت بار؟» عيسی جواب داد: «نه، هفتاد مرتبه هفت بار!»
پس، اگر چشمی كه برايت اينقدر عزيز است، باعث میشود گناه كنی، آن را از حدقه درآور و دور افكن. بهتر است بدنت ناقص باشد، تا اين كه تمام وجودت به جهنم بيفتد.
من مهمترين حقايق انجيل را همانطور كه ديگران به من رساندند، به شما اعلام كردم، يعنی اين حقايق را كه مسيح طبق نوشتههای كتاب آسمانی، جان خود را در راه آمرزش گناهان ما فدا كرد و مرد، در قبر گذاشته شد و روز سوم زنده گرديد و از قبر بيرون آمد، همانطور كه انبیا پيشگويی كرده بودند.
حتی اگر ما انسانهايی خوب و پرهيزگار میبوديم، كمتر كسی ممكن بود حاضر شود جانش را در راه ما فدا كند، هر چند ممكن است كسی پيدا شود كه بخواهد در راه يک انسان خوب و نجيب جانش را فدا كند. اما ببينيد خدا چقدر ما را دوست داشت كه با وجود اينكه گناهكار بوديم، مسيح را فرستاد تا در راه ما فدا شود.
پس آيا منظور اينست كه شريعت بد است؟ هرگز! شريعت بد نيست، اما همين شريعت بود كه بدی و گناهان مرا به من نشان داد. به عنوان مثال اگر در احكام و شريعت، گفته نشده بود كه «نبايد در قلب خود خواهشهای ناپاک داشته باشيد»، من هيچگاه به وجود چنين خواهشهايی در خود پی نمیبردم.
ديگر خود را فريب ندهيد. اگر طبق معيارهای اين جهان، خود را صاحب هوش و خرد فوقالعادهای میدانيد، بهتر است آن را كاملاً كنار بگذاريد و يک نادان باشيد، كه مبادا غرور بيجا شما را از حكمت واقعی خدا محروم كند.