خداوند میفرمايد: «بحث و جدل من با شما اين است: اگرچه لكههای گناهانتان به سرخی خون است، اما من آنها را مانند پشم پاک میكنم و شما را همچون برف سفيد میسازم!»
اما وقتی در حضور تو به گناه خود اعتراف میكنم و جرمم را نمیپوشانم و به خود میگويم: «بايد گناه خود را نزد خداوند اقرار كنم»، تو نيز گناه مرا میآمرزی.
اجازه ندهيد هيچ عضوی از بدن شما وسيلهای باشد برای گناه كردن، بلكه خود را كاملاً به خدا بسپاريد و سراسر وجود خود را به او تقديم كنيد؛ زيرا شما از مرگ به زندگی بازگشتهايد و بايد وسيلهای مفيد در دست خداوند باشيد تا هدفهای نيكوی او را تحقق بخشيد.
همانگونه كه مسيح متحمل رنج و زحمت گرديد، شما نيز خود را برای زحمات و رنجها آماده سازيد. زيرا هرگاه بدن انسان متحمل درد و رنج شود، ديگر گناه نمیتواند بر آن قدرتی داشته باشد.
در حسرت چيزی به سر میبريد كه نداريد؛ پس دستتان را به خون آلوده میكنيد تا آن را به چنگ آوريد. در آرزوهای چيزهايی هستيد كه متعلق به ديگران است، و شما نمیتوانيد داشته باشيد؛ پس به جنگ و دعوا میپردازيد تا از چنگشان بيرون بكشيد. علت اينكه آنچه میخواهيد نداريد، اينست كه آن را از خدا درخواست نمیكنيد.
پس حال كه در اين ميدان مسابقه، چنين گروه انبوهی از ايمانداران را داريم كه برای تماشای ما گرد آمدهاند، بياييد هر آنچه را كه سبب كُندی يا عقب افتادن ما در اين مسابقه میشود، از خود دور كنيم، و با صبر و شكيبايی در اين ميدان به سوی هدف بدويم.