- راههايی هستند كه به نظر انسان راست میآيند اما عاقبت به مرگ منتهی میشوند.
- اندک دارايی شخص نيكوكار با ارزشتر از ثروت هنگفت آدم بدكار است. زيرا خداوند نيروی بدكاران را از آنها سلب خواهد كرد، اما نيكوكاران را محافظت خواهد نمود.
- افراد درستكار هميشه سخنان خوشايند بر زبان میآورند، اما دهان بدكاران از حرفهای نيشدار پر است.
- زيرا خدا بیانصاف نيست. چگونه امكان دارد زحماتی را كه در راه او متحمل شدهايد فراموش كند، و يا محبتی را كه نسبت به او داشتهايد از ياد ببرد، محبتی كه از طريق كمک به فرزندان خدا نشان داده و میدهيد؟
- اورشليم میگويد: «خداوند خوشی عظيمی به من داده و مرا شاد ساخته است! او لباس نجات و ردای عدالت را به من پوشانده است! من مانند دامادی هستم كه بر سرش تاج نهادهاند و همچون عروسی هستم كه با زيورآلات، خود را آراسته است.»
- او بر روی صليب، بار گناهان ما را بر دوش گرفت تا ما بتوانيم از چنگ گناه رهايی يافته، زندگی پاكی داشته باشيم. زخمهای او نيز دوای دردهای ما گرديد.
- سپس اضافه كرد: «برويد، كمی در مورد اين آيهٔ كتاب آسمانی فكر كنيد كه میفرمايد: ”من از شما هديه و قربانی نمیخواهم، بلكه دلسوزی و ترحم میخواهم.“ رسالت من در اين دنيا اين است كه گناهكاران را به سوی خدا بازگردانم، نه آنانی را كه گمان میكنند عادل و مقدسند!»
- به اشخاص ظالم حسادت نكن و از راه و روش آنها پيروی ننما، زيرا خداوند از اشخاص كجرو نفرت دارد، اما به درستكاران اعتماد میكند.
- از ظلم كردن به بيوهزنان و يتيمان و افراد غريب و فقير دست برداريد و برای يكديگر توطئه نچينيد.
- من میتوانم هر كاری را كه مسيح منع نكرده است، انجام دهم. اما بعضی از اين كارها، حتی اگر اجازهٔ انجامش را نيز داشته باشم، برايم مفيد نيستند. اگر بدانم چيزی بر من مسلط خواهد شد و چنان مرا درگير خواهد كرد كه نتوانم براحتی خود را از چنگ آن خلاصی دهم، از آن صرفنظر میكنم.
- شما نور جهان میباشيد. شما همچون شهری هستيد كه بر تپهای بنا شده و در شب میدرخشد و همه آن را میبينند.
- پس چون بوسيلهٔ ايمان به عيسی مسيح در نظر خدا پاک و بیگناه محسوب شدهايم، از رابطهٔ مسالمتآميزی با خدا بهرهمند هستيم. اين رابطه زمانی ايجاد شد كه خداوند ما عيسی مسيح جانش را روی صليب در راه ما فدا كرد.
- خداوند در تمام كارهايش عادل و مهربان است.
- آدم باعث شد كه عدهٔ زيادی گناهكار شوند، اما مسيح باعث شد كه خدا بسياری را «بیگناه» به حساب آورد، زيرا از خدا اطاعت كرد و بر روی صليب كشته شد.
- ای خداوند، دعای مرا بشنو و به التماس من گوش بده! تو عادل و امين هستی، پس دعايم را اجابت فرما.
- از حقوق بيچارگان و يتيمان دفاع كنيد؛ به داد مظلومان و فقيران برسيد.
- اما اگر كسی ندانسته عمل خلافی انجام دهد، كمتر مجازات خواهد شد. به هر كه مسئوليت بزرگتری سپرده شود، بازخواست بيشتری نيز از او به عمل خواهد آمد، و نزد هر كه امانت بيشتری گذاشته شود، مطالبه بيشتری نيز خواهد شد.
- با اين حال، خداوند هنوز منتظر است تا به سوی او بازگشت نماييد. او میخواهد بر شما رحم كند، چون خدای با انصافی است. خوشا به حال كسانی كه به او اعتماد میكنند.
- بر سر درستكاران بركتهاست، اما وجود بدكاران از ظلم و لعنت پوشيده است.
- هر كه گناه میكند، احكام خدا را میشكند، زيرا گناه چيزی نيست جز شكستن احكام خدا و رفتار كردن برخلاف خواست او.
- من و تو كه يهودیزاده هستيم و نه غيريهودی گناهكار، به خوبی میدانيم كه انسان با اجرای احكام شريعت، هرگز در نظر خدا پاک و بیگناه به حساب نخواهد آمد، بلكه فقط با ايمان به عيسی مسيح، پاک و بیگناه محسوب خواهد شد. بنابراين، ما نيز به عيسی مسيح ايمان آورديم تا از اين راه مورد قبول خدا واقع شويم، نه از راه انجام شريعت يهود. زيرا هيچكس هرگز با حفظ احكام شريعت، نجات و رستگاری نخواهد يافت.
- سخنان درستكاران مانند نقره گرانبهاست، اما حرفهای بدكاران هيچ ارزشی ندارد.
- او به آدمهای خوب و درستكار كمک میكند و از آنها محافظت مینمايد.
- من از آن كسان نيستم كه مرگ مسيح را رويدادی بیمعنی تلقی میكنند. زيرا اگر نجات از راه اجرای شريعت و دستورهای مذهبی حاصل میشد، ديگر ضرورتی نداشت كه مسيح جانش را برای ما فدا كند.
- شب را در اشتياق تو به سر میبرم و هنگام سپيده دم تو را میطلبم. هنگامی كه تو جهان را داوری كنی آنگاه مردم مفهوم عدالت را خواهند آموخت.