كارهايتان را بدون غرغر و شكايت انجام دهيد، تا كسی نتواند از شما ايراد بگيرد. شما بايد در اين دنيای فاسد كه پر از افراد نادرست و ناخلف است، همچون فرزندان خدا، پاک و بیلكه باشيد و در ميان ايشان مانند نور بدرخشيد، و كلام حياتبخش خدا را به ايشان برسانيد.
زيرا میدانيم وقتی اين «خيمه» كه اكنون در آن زندگی میكنيم فرو ريزد، يعنی وقتی بميريم و اين بدنهای خاكی را ترک گوييم، در آسمان خانهها يعنی بدنهايی جاودانی خواهيم داشت كه به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان.
هيچ چيز مانند دل انسان فريبكار و شرور نيست؛ كيست كه از آنچه در آن میگذرد آگاه باشد؟ تنها من كه خداوند هستم میدانم در دل انسان چه میگذرد! تنها من از درون دل انسان آگاهم و انگيزههای او را میدانم و هر كس را مطابق اعمالش جزا میدهم.
خدا با فرستادن فرزند يگانهٔ خود به اين جهان گناهآلود، محبت خود را به ما نشان داد؛ بلی، خدا او را فرستاد تا جان خود را در راه ما فدا كند و ما را به زندگی ابدی برساند.
من میتوانم هر كاری را كه مسيح منع نكرده است، انجام دهم. اما بعضی از اين كارها، حتی اگر اجازهٔ انجامش را نيز داشته باشم، برايم مفيد نيستند. اگر بدانم چيزی بر من مسلط خواهد شد و چنان مرا درگير خواهد كرد كه نتوانم براحتی خود را از چنگ آن خلاصی دهم، از آن صرفنظر میكنم.
و ديدم كه خداوند برای هر كاری زمان مناسبی مقرر كرده است. همچنين، او در دل انسان اشتياق به درک ابديت را نهاده است، اما انسان قادر نيست كار خدا را از ابتدا تا انتها درک كند.
خوشا به حال كسی كه آزمايشهای سخت زندگی را متحمل میشود، زيرا وقتی از اين آزمايشها سربلند بيرون آمد، خداوند تاج حيات را به او عطا خواهد فرمود، تاجی كه به تمام دوستداران خود وعده داده است.
محبت تو برايم شيرينتر از زندگی است، پس لبهای من تو را ستايش خواهد كرد، و تا زندهام تو را سپاس خواهم گفت و دستهای خود را به نيايش به سوی تو دراز خواهم كرد.
همهٔ ما میميريم، زيرا از نسل گناهكار آدم هستيم، چون هر جا گناه باشد، مرگ نيز وجود دارد. اما همهٔ كسانی كه از آن مسيح میباشند، پس از مرگبار ديگر زنده خواهند شد.
مقدار كمک مهم نيست، بلكه علاقه و توجه شما به اين امر برای خدا اهميت دارد. در ضمن، او انتظار ندارد كه شما بيش از توانايی خود هديه بدهيد، بلكه تا آن حد كه میتوانيد.