شما میتوانيد به نام من، هر چيزی از خدا درخواست كنيد، و من آن را به شما خواهم داد. چون من كه فرزند خدا هستم هر چه برای شما انجام دهم، باعث بزرگی و جلال خدا خواهد شد.
پس به اين نتيجه رسيدم كه برای انسان چيزی بهتر از اين نيست كه شاد باشد و تا آنجا كه میتواند خوش بگذراند، بخورد و بنوشد و از دسترنج خود لذت ببرد. اينها بخششهای خداوند هستند.
پس اگر شما، اشخاص گناهكار، میدانيد كه بايد چيزهای خوب را به فرزندانتان بدهيد، چقدر بيشتر پدر آسمانی شما میداند كه بايد روحالقدس را به آنانی كه از او درخواست میكنند، ارزانی دارد!
عيسی به او فرمود: «اين نشان میدهد كه امروز نجات به اهل اين خانه روی آورده است. اين مرد، يكی از فرزندان ابراهيم است كه گمراه شده بود. من آمدهام تا چنين اشخاص را بيابم و نجات بخشم!»
تو مرا در رحم مادرم نقش بستی و مرا بوجود آوردی. تو را شكر میكنم كه مرا اينچنين شگفتانگيز آفريدهای! با تمام وجود دريافتهام كه كارهای تو عظيم و شگفتانگيز است.
اما عيسی به او فرمود: «نه، من چنين نخواهم كرد، زيرا كتاب آسمانی میفرمايد نان نمیتواند روح انسان را سير كند؛ بلكه فقط كلام خداست كه میتواند نياز درونی او را برآورده سازد.»
نسبت به ديگران، پر از محبت باشيد. در اين زمينه مسيح الگوی شما باشد، كه آنقدر ما را دوست داشت كه خود را مانند برهٔ قربانی، به خدا تقديم كرد تا گناهانمان را پاک سازد. خدا نيز از اين قربانی خشنود شد، زيرا محبت مسيح نسبت به ما، در نظر خدا همچون عطر خوشبو بود.
كه خدا واحد است، و ميان خدا و مردم، انسانی وجود دارد به نام عيسی مسيح كه جان خود را فدای تمام بشريت كرد تا با اين كار، خدا و انسان را با يكديگر آشتی دهد.
ببينيد خدای پدر چقدر ما را دوست میدارد كه ما را «فرزندان» خود خوانده است، و همينطور نيز هستيم. اما مردم دنيا اين مطلب را درک نمیكنند، زيرا خدا را آن طور كه هست نمیشناسند.
به خدا نزديک شويد، تا او نيز به شما نزديک شود. ای گناهكاران، دستهای گناهآلود خود را بشوييد و دل خود را فقط با عشق الهی لبريز سازيد تا پاک گردد و نسبت به خدا وفادار بماند.
رفتار و كردار و شيوهٔ زندگی مردم دنيا را تقليد نكنيد، بلكه بگذاريد خدا افكار و طرز فكرتان را دگرگون كند تا به انسانی جديد تبديل شويد. آنگاه قادر خواهيد شد ارادهٔ خدا را درک كرده، آنچه را كه خوب و كامل و مورد پسند اوست، كشف كنيد.