من مهمترين حقايق انجيل را همانطور كه ديگران به من رساندند، به شما اعلام كردم، يعنی اين حقايق را كه مسيح طبق نوشتههای كتاب آسمانی، جان خود را در راه آمرزش گناهان ما فدا كرد و مرد، در قبر گذاشته شد و روز سوم زنده گرديد و از قبر بيرون آمد، همانطور كه انبیا پيشگويی كرده بودند.
وقتی مسيح بر روی صليب مصلوب شد، در حقيقت من نيز با او مصلوب شدم. پس ديگر من نيستم كه زندگی میكنم، بلكه مسيح است كه در من زندگی میكند! و اين زندگی واقعی كه اينک در اين بدن دارم، نتيجهٔ ايمان من به فرزند خداست كه مرا محبت نمود و خود را برای من فدا ساخت.
در نظر خدای پدر، مسيحی پاک و بیعيب كسی است كه به كمک يتيمان و بيوهزنان میشتابد، و نسبت به خداوند وفادار میماند و خود را از آلودگیهای دنيا دور نگاه میدارد.
برادران عزيز، اگر از يک ايماندار خطايی سر بزند، شما كه روحانیتر هستيد با كمال فروتنی او را به راه راست بازگردانيد؛ اين را به ياد داشته باشيد كه در آينده ممكن است شما نيز دچار وسوسه و خطا شويد.
بنابراين، در اثر بخشش رايگان و مهربانی خدا و توسط ايمانتان به مسيح است كه نجات يافتهايد؛ و اين كار شما نيست، بلكه هديهٔ خداست. نجات نتيجهٔ اعمال خوب ما نيست، از این رو هيچكس نمیتواند به خود ببالد.
آنگاه شاگردان و مردم را صدا زد و فرمود: «اگر كسی از شما بخواهد پيرو من باشد، بايد از آرزوها و آسايش خود چشم بپوشد و صليب خود را بر دوش گيرد و مرا دنبال كند.»
انسان از ابتدا، آسمان و زمين و چيزهايی را كه خدا آفريده، ديده است و با ديدن آنها میتواند به وجود خدا و قدرت ابدی او كه ناديدنی هستند پی ببرد. پس وقتی در روز داوری در حضور خدا میايستد، برای بیايمانی خود هيچ عذر و بهانهای ندارد.
محبت برادرانه را در ميان خود ادامه دهيد. فراموش نكنيد كه با غريبهها مهربان باشيد و از ايشان پذيرايی كنيد، زيرا بعضی با اين كار، بیآنكه خودشان متوجه باشند، از فرشتهها پذيرايی كردهاند.
بلی، محبت به هيچكس بدی نمیكند. پس اگر به انسانها محبت نماييد، مانند آنست كه همهٔ دستورات و احكام الهی را بجا آوردهايد. خلاصه، تنها حكم و قانونی كه لازم داريد، محبت است.
اگر تمام اموال خود را به فقرا ببخشم و به خاطر اعلام پيغام انجيل، زندهزنده در ميان شعلههای آتش سوزانده شوم، اما نسبت به انسانها محبتی نداشته باشم، تمام فداكاريهايم بيهوده خواهد بود.