اما كسی كه ادعای مسيحيت میكند و از نظر مالی در وضعيت خوبی به سر میبرد، اگر همنوع خود را در احتياج ببيند و به او كمک نكند، چگونه ممكن است محبت خدا در قلب او حكمفرما باشد؟
يكديگر را به گرمی به جمع خود بپذيريد، همانطور كه مسيح نيز شما را به گرمی پذيرفته است. آنگاه بزرگی خدا بر مردم آشكار خواهد شد و ايشان نيز خدا را ستايش خواهند كرد.
اما برای دسترسی به اين بركات، علاوه بر ايمان، به خصلتهای ديگری نيز نياز داريد؛ بلی، بايد سخت بكوشيد كه نيک باشيد، خدا را بهتر بشناسيد و به ارادهٔ او پی ببريد. همچنين بايد حاضر باشيد تا خواستههای خود را كنار گذاشته، با صبر و دينداری خدا را با شادی خدمت نماييد. به اين ترتيب، راه را برای قدم بعدی هموار میكنيد، يعنی آماده میشويد تا انسانها را دوست بداريد. اين محبت رشد كرده، تبديل به محبتی عميق نسبت به انسانها خواهد گشت.
در اين هنگام پطرس پيش آمد و پرسيد: «استاد، برادری را كه به من بدی میكند، تا چند مرتبه بايد ببخشم؟ آيا هفت بار؟» عيسی جواب داد: «نه، هفتاد مرتبه هفت بار!»
فقط آن كسی كه اين احكام را وضع كرد، قادر است به درستی در ميان ما داوری كند. تنها اوست كه میتواند ما را نجات دهد يا هلاک كند. پس شما چه حق داريد كه دربارهٔ ديگران داوری كنيد و از ايشان خرده بگيريد؟
ولی شما چنين نباشيد. اگر كسی از شما میخواهد در ميان شما از همه بزرگتر باشد، بايد خدمتگزار همه باشد؛ و اگر میخواهد مقامش از همه بالاتر باشد، بايد غلام همه باشد.
و من قبول دارم كه بايد او را با تمام قلب و فهم و قوتم دوست بدارم و ديگران را نيز به اندازهٔ خودم دوست بدارم. اين كار حتی از قربانی كردن حيوانات در خانهٔ خدا بسيار مهمتر است.