و اما شما ای شوهران، همسران خود را همانطور دوست بداريد كه مسيح كليسای خود را دوست داشت. او حاضر شد جانش را فدای كليسا كند، تا آن را مقدس و پاک سازد و با غسل تعميد و كلام خدا آن را شستشو دهد.
من به ايشان زندگی جاويد میبخشم تا هرگز هلاک نشوند. هيچكس نيز نمیتواند ايشان را از دست من بگيرد. چون پدرم ايشان را به من داده است و او از همه قويتر است؛ هيچ انسانی نمیتواند ايشان را از پدرم بگيرد. من و پدرم خدا يک هستيم.
مانند اجداد خود نباشيد كه انبيای گذشته هر چه سعی كردند آنها را از راههای زشتشان بازگردانند، توجهی به ايشان نكردند. من توسط انبيا به ايشان گفتم كه به سوی من بازگشت كنند، ولی آنها گوش ندادند.
برادران، توجه كنيد! در اين عيسی برای گناهان شما اميد آمرزش هست. هر که به او ايمان آورد، از قيد تمام گناهانش آزاد خواهد شد و خدا او را خوب و شايسته به حساب خواهد آورد؛ و اين كاری است كه شريعت يهود هرگز نمیتواند برای ما انجام دهد.
در اين هنگام پطرس پيش آمد و پرسيد: «استاد، برادری را كه به من بدی میكند، تا چند مرتبه بايد ببخشم؟ آيا هفت بار؟» عيسی جواب داد: «نه، هفتاد مرتبه هفت بار!»
برادران عزيز، در خاتمه بگذاريد اين را نيز بگويم: فكرتان را بر روی هر چه راست و خوب و درست است، ثابت نگاه داريد. دربارهٔ چيزهايی فكر كنيد كه پاک و زيباست. در صفات خوب و پسنديدهٔ ديگران تأمل كنيد. دربارهٔ چيزهايی فكر كنيد كه میتوانيد خدا را برای آنها شكر كنيد و به وجود آنها خوش باشيد.
اما كسی كه ادعای مسيحيت میكند و از نظر مالی در وضعيت خوبی به سر میبرد، اگر همنوع خود را در احتياج ببيند و به او كمک نكند، چگونه ممكن است محبت خدا در قلب او حكمفرما باشد؟
من امروز به شما دستور دادهام كه خداوند، خدايتان را دوست داشته در راه او گام برداريد و قوانين او را نگاه داريد تا زنده مانده، قومی بزرگ بشويد و خداوند، خدايتان به شما در سرزمينی كه تصرف خواهيد كرد، بركت بدهد.
ببينيد خدای پدر چقدر ما را دوست میدارد كه ما را «فرزندان» خود خوانده است، و همينطور نيز هستيم. اما مردم دنيا اين مطلب را درک نمیكنند، زيرا خدا را آن طور كه هست نمیشناسند.
زيرا آن روحی كه خدا به ما داده است، در ما ترس بوجود نمیآورد، بلكه ما را سرشار از محبت و قدرت میسازد و ما را ياری میدهد تا بتوانيم خود را تحت انضباط قرار دهيم.