تو مرا در رحم مادرم نقش بستی و مرا بوجود آوردی. تو را شكر میكنم كه مرا اينچنين شگفتانگيز آفريدهای! با تمام وجود دريافتهام كه كارهای تو عظيم و شگفتانگيز است.
انسان از ابتدا، آسمان و زمين و چيزهايی را كه خدا آفريده، ديده است و با ديدن آنها میتواند به وجود خدا و قدرت ابدی او كه ناديدنی هستند پی ببرد. پس وقتی در روز داوری در حضور خدا میايستد، برای بیايمانی خود هيچ عذر و بهانهای ندارد.
اين خداست كه ما را از نو آفريده و اين زندگی جديد را از فيض وجود عيسی مسيح به ما داده است؛ و از زمانهای دور دست، نقشهٔ خدا اين بوده كه ما اين زندگی جديد را صرف خدمت به ديگران نماييم.
و ديدم كه خداوند برای هر كاری زمان مناسبی مقرر كرده است. همچنين، او در دل انسان اشتياق به درک ابديت را نهاده است، اما انسان قادر نيست كار خدا را از ابتدا تا انتها درک كند.
آنگاه صدای تمام موجودات آسمان و زمين و زير زمين و درياها را شنيدم كه میسرودند و میگفتند: «ستايش و حرمت، جلال و قوت تا ابد از آنِ برّه و آنكه بر تخت نشسته است باد!»
وای بر كسی كه با خالق خود میجنگد! آيا كوزه با سازندهٔ خود مجادله میكند؟ آيا گل به كوزهگر میگويد: «اين چيست كه تو میسازی؟» يا كوزه سر او فرياد میزند: «چقدر بیمهارت هستی»؟
اما خشنود ساختن خدا بدون ايمان و توكل به او محال است. هر كه میخواهد به سوی خدا بيايد، بايد ايمان داشته باشد كه خدا هست و به آنانی كه با دلی پاک در جستجوی او هستند، پاداش میدهد.