خدا برای نجات شما بهايی پرداخت، تا شما را از قيد روش پوچ و باطل زندگی كه از اجداد خود به ارث برده بوديد، آزاد سازد؛ بهايی كه خدا برای آزادی از اين اسارت پرداخت، طلا و نقره نبود، بلكه خون گرانبهای مسيح بود كه همچون برهای بیگناه و بیعيب قربانی شد.
نزد پدر من خدا، مکان بسيار است. من میروم تا آن مکان را برای شما آماده كنم. وقتی همه چيز آماده شد، باز خواهم گشت و شما را خواهم برد، تا جايی كه من هستم شما نيز باشيد.
اما ما میدانيم كه فقط يک خدا وجود دارد، يعنی پدر آسمانی ما كه تمام چيزها را آفريده و ما را نيز بوجود آورده تا از آن او باشيم. همچنين میدانيم كه فقط يک سرور و خداوند وجود دارد، يعنی عيسی مسيح، كه همه چيز بوسيلهٔ او آفريده شده و حيات ما از اوست.
میدانيم كه فرزند خدا آمده و به ما بينش داده تا خدای حقيقی را بشناسيم. و حالا ما در خدا هستيم، زيرا در فرزندش عيسی مسيح قرار گرفتهايم كه تنها خدای حقيقی و حيات جاودانی است.
شما میتوانيد به نام من، هر چيزی از خدا درخواست كنيد، و من آن را به شما خواهم داد. چون من كه فرزند خدا هستم هر چه برای شما انجام دهم، باعث بزرگی و جلال خدا خواهد شد.
زيرا ما كه ايمان داريم عيسی مرد و پس از مرگ زنده شد، بايد يقين داشته باشيم كه به هنگام بازگشت او، خدا تمام مسيحيانی را كه مردهاند، همراه وی به اين جهان باز خواهد آورد.
اما او هر بار خواهش مرا رد كرد و فرمود: «من با تو هستم و همين تو را كافی است، زيرا قدرت من در ضعف تو بهتر نمايان میشود!» پس حال با شادی به ضعفهای خود میبالم. شادم از اينكه زندگیام قدرت مسيح را نمايان میسازد، و نه توانايیها و استعدادهای خودم را.