بنابراين، من برای شما قومهای غيريهودی دعا میكنم تا خدايی كه سرچشمهٔ همهٔ اميدهاست، به شما برای ايمانی كه به او داريد، آرامش و شادی عطا كند تا به ياری روحالقدس، اميدتان روزبهروز افزون شود.
از این رو، يوسف نيز از شهر ناصره در استان جليل، به زادگاه داوود پادشاه يعنی بيتلحم در استان يهوديه رفت زيرا او از نسل داوود پادشاه بود. مريم نيز كه در عقد يوسف بود و آخرين روزهای بارداری خود را میگذراند، همراه او رفت تا ثبت نام كند.
كلام و تعاليم مسيح را به ياد آوريد و بگذاريد سخنان او زندگیتان را بارور سازد و شما را حكمت آموزد. كلام او را به يكديگر تعليم دهيد. مزامير و سرودهای روحانی بسراييد و با قلبی مملو از شكرگزاری آنها را برای خداوند بخوانيد.
كارهايتان را بدون غرغر و شكايت انجام دهيد، تا كسی نتواند از شما ايراد بگيرد. شما بايد در اين دنيای فاسد كه پر از افراد نادرست و ناخلف است، همچون فرزندان خدا، پاک و بیلكه باشيد و در ميان ايشان مانند نور بدرخشيد، و كلام حياتبخش خدا را به ايشان برسانيد.
ای خداوند، تو را ستايش میكنم و نامت را گرامی میدارم، چون تو خدای من هستی. تو كارهای شگفتانگيز كردهای و آنچه را كه از قديم اراده نمودهای در كمال درستی و امانت به انجام رسانيدهای.
به همين جهت، در تمام رفتار و كردار خود، پاک و مقدس باشيد، زيرا خداوند نيز پاک و مقدس است، همان خداوندی كه شما را خوانده تا فرزند او باشيد. او خود فرموده است: «پاک باشيد، زيرا من پاک هستم.»
تا زمانی كه شما با خداوند باشيد، خداوند هم با شما خواهد بود. هر وقت كه در طلب او برآييد، وی را خواهيد يافت. ولی اگر او را ترک گوييد، او نيز شما را ترک خواهد نمود.
كسی كه محبت دارد، صبور است و مهربان؛ حسود نيست و به كسی رشک نمیبرد؛ مغرور نيست و هيچگاه خودستايی نمیكند؛ به ديگران بدی نمیكند؛ خودخواه نيست و باعث رنجش كسی نمیشود. كسی كه محبت دارد، پرتوقع نيست و از ديگران انتظار بيجا ندارد؛ عصبی و زودرنج نيست و كينه به دل نمیگيرد.
به اين يونانيان بگوييد كه اگر میخواهند شاگرد من شوند، بايد از من سرمشق بگيرند. چون خدمتگزاران من بايد هر جا میروم با من بيايند. اگر عيناً از من سرمشق بگيرند، پدرم خدا ايشان را سرافراز میگرداند.
اما ما میدانيم كه فقط يک خدا وجود دارد، يعنی پدر آسمانی ما كه تمام چيزها را آفريده و ما را نيز بوجود آورده تا از آن او باشيم. همچنين میدانيم كه فقط يک سرور و خداوند وجود دارد، يعنی عيسی مسيح، كه همه چيز بوسيلهٔ او آفريده شده و حيات ما از اوست.
پس اجازه ندهيد كسی از شما ايراد بگيرد و بگويد كه چرا اين را میخوريد و يا آن را مینوشيد؛ يا چرا فلان عيد مذهبی يا ماه جديد را جشن نمیگيريد؛ و يا چرا در روز مقدس شنبه كار میكنيد. تمام اينها احكامی موقتی بودند كه با آمدن مسيح از اعتبار افتادند. آنها فقط سايهای از آن «واقعيت» بودند كه قرار بود بيايد، و آن واقعيت، خود مسيح است.
برادران عزيز، در خاتمه بگذاريد اين را نيز بگويم: فكرتان را بر روی هر چه راست و خوب و درست است، ثابت نگاه داريد. دربارهٔ چيزهايی فكر كنيد كه پاک و زيباست. در صفات خوب و پسنديدهٔ ديگران تأمل كنيد. دربارهٔ چيزهايی فكر كنيد كه میتوانيد خدا را برای آنها شكر كنيد و به وجود آنها خوش باشيد.