چراغ را روشن نمیكنند تا آن را زير كاسه بگذارند، بلكه روی چراغدان، تا كسانی كه در خانه هستند از نورش استفاده كنند. پس نور خود را پنهان مسازيد، بلكه بگذاريد نور شما بر مردم بتابد، تا كارهای نيک شما را ديده، پدر آسمانیتان را تمجيد كنند.
او كسی است كه تاوان گناهان ما را داده تا خدا ما را هلاک نسازد؛ او با اين كار، رابطهای دوستانه ميان خدا و ما بوجود آورده است. او نه فقط برای گناهان ما، بلكه برای گناهان تمام مردم جهان فدا شد.
در اينجا سخنی نيز با شما پدر و مادرها دارم: فرزندانتان را بيش از حد سرزنش نكنيد، مبادا دلگير و عصبی شوند. ايشان را آن طور كه خداوند میپسندد، با محبت تربيت كنيد، و از كلام خدا ايشان را پند و نصيحت دهيد.
اما خدا كه لطف و رحمتش بيش از حد تصور ماست، ما را آنقدر دوست داشت كه به ما عمر دوباره داد؛ زيرا ما به سبب گناهانمان، روحاً مرده بوديم و میبايست تا به ابد دور از خدا به سر ببريم. اما وقتی خدا مسيح را پس از مرگ زنده كرد، به ما نيز عمر دوباره داد. پس ما صرفاً در اثر لطف و فيض خدا نجات پيدا كردهايم.
ولی وقتی پدر ”تسلیبخش“ را به جای من فرستاد، منظورم همان روحالقدس است، او همه چيز را به شما تعليم خواهد داد؛ در ضمن هر چه من به شما گفتهام، به يادتان خواهد آورد.
پس اگر كسی از كوچكترين حكم آن سرپيچی كند و به ديگران نيز تعليم دهد كه چنين كنند، او در ملكوت آسمان از همه كوچكتر خواهد بود. اما هر كه احكام خدا را اطاعت نمايد و ديگران را نيز تشويق به اطاعت كند، در ملكوت آسمان بزرگ خواهد بود.
پس، از داشتن آن «خار» خوشحالم؛ از اهانتها، سختیها، جفاها و مشكلات نيز شادم؛ چون میدانم كه همهٔ اينها باعث جلال مسيح میشود. زيرا وقتی ضعيفم، آنگاه توانا هستم؛ هر چه كمتر داشته باشم، بيشتر به خدا متكی خواهم بود.