بدانيد كه جنگ ما با انسانها نيست، انسانهايی كه گوشت و خون دارند؛ بلكه ما با موجودات نامرئی میجنگيم كه بر دنيای نامرئی حكومت میكنند، يعنی بر موجودات شيطانی و فرمانروايان شرور تاريكی. بلی، جنگ ما با اينهاست، با لشكرهايی از ارواح شرور كه در دنيای ارواح زندگی میكنند.
اما وقتی به كسی صدقهای میدهی، نگذار حتی دست چپت از كاری كه دست راستت میكند، آگاه شود، تا نيكويی تو در نهان باشد. آنگاه پدر آسمانی كه امور نهان را میبيند، تو را اجر خواهد داد.
به اين يونانيان بگوييد كه اگر میخواهند شاگرد من شوند، بايد از من سرمشق بگيرند. چون خدمتگزاران من بايد هر جا میروم با من بيايند. اگر عيناً از من سرمشق بگيرند، پدرم خدا ايشان را سرافراز میگرداند.
شما البته آزاديد كه از گوشت قربانیها بخوريد. خوردن چنين گوشتی برخلاف احكام خدا نيست. اما اين دليل نمیشود كه حتماً اين كار را بكنيد. چنين عملی ممكن است مخالف احكام خدا نباشد، اما در ضمن مفيد و صلاح هم نيست.
قوم تو به زور شمشير اين سرزمين را تسخير ننمودند و به بازوی خويش نجات نيافتند، بلكه قدرت و توانايی تو و اطمينان به حضور تو آنان را رهانيد، زيرا از ايشان خرسند بودی.
اما خدا قادر است هر نعمتی را بيش از نيازتان به شما عطا فرمايد، تا نه فقط احتياجات خودتان برآورده شود، بلكه از مازاد آن بتوانيد برای خدمات نيكوكارانه و كمک به ديگران استفاده كنيد.
پس بايستی تمام اوامر خداوند، خدايتان را اطاعت كنيد و دستورات او را به دقت بجا آوريد و آنچه را كه او میخواهد انجام دهيد. اگر چنين كنيد در سرزمينی كه به تصرف درمیآوريد زندگی طولانی و پربركتی خواهيد داشت.
من میتوانم هر كاری را كه مسيح منع نكرده است، انجام دهم. اما بعضی از اين كارها، حتی اگر اجازهٔ انجامش را نيز داشته باشم، برايم مفيد نيستند. اگر بدانم چيزی بر من مسلط خواهد شد و چنان مرا درگير خواهد كرد كه نتوانم براحتی خود را از چنگ آن خلاصی دهم، از آن صرفنظر میكنم.
پس، از داشتن آن «خار» خوشحالم؛ از اهانتها، سختیها، جفاها و مشكلات نيز شادم؛ چون میدانم كه همهٔ اينها باعث جلال مسيح میشود. زيرا وقتی ضعيفم، آنگاه توانا هستم؛ هر چه كمتر داشته باشم، بيشتر به خدا متكی خواهم بود.